چهار ایستگاه برای تأمل
اینک با طرح سؤا لهاى کوتاه و پاسخ به آ نها، به گشودن راه کمک مى کنیم:
1-چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بى نهایت و ارزشهاى وجودى خود را نشناسیم، هرگز حرکتى نخواهیم کرد. تمام حرکت تکاملى انسان، به نوع و عمقِ شناخت وى از ارز شهاى وجود ى اش وابسته است.
۲. چرا باید هستى را بشناسیم؟ چون انسان خلاصه ی هستى است و با هماهنگى و همراه شدن با هستى و قرب به خداى هستى و رنگ خدایى گرفتن، به کمال مى رسد. اگر انسان هستى را نشناسد، نمى داند چه باید کند و به عبارت دیگر، انسان، قانون کمال را از هستى فرا مى گیرد.
۳. نقش دین در زندگى انسان چیست؟ آدمى با زبان هستى آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین، ترجمان هستى است و به نحو بسیار ظریفى، انسان را به رنگ هستى درم ىآورد. تمام دین، در جهت به خدا رسیدن و قرب الهى برنامه ریزى شده است.
4.دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروى و معاد، چه کمکى به انسان مى کند؟ معاد و قیامت، فرداى زندگى انسان است؛ فردایى که باید آنرا بسازد و تا ابدیّت، در آن بماند. انسان باید بداند که عازمِ کدام وادى و مسافرِ کدام اقلیم وجود است؛ باید بداند که براى فرداى خود، چه توشه اى باید فراهم کند و چه مقدار کار و کوشش کند؛ ببیند با چه کسى مى خواهد همراه و همنشین شود تا در قیامت، با مشکل روبه رو نشود. یکى از مراحل مهم خودسازى، رفع زمین ههاى گرایش به گناه است.
نظرات شما عزیزان: